English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 301 (7696 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
response intensity U شدت پاسخ
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
calculator U ماشین الکترونیکی که پاسخ مشکلات عددی را میدهد
calculators U ماشین الکترونیکی که پاسخ مشکلات عددی را میدهد
answer U : پاسخ دادن
answer U : جواب پاسخ
answer U پاسخ
answer U زمانی که رسانه دریافت کننده به سیگنال پاسخ میدهد
answer U حالتی از مودم که پاسخ ها را با استفاده از ارتباط با مودم اصلی ایجاد میکند
answer U پاسخ دادن به یک سیگنال و ایجاد یک خط ارتباطی
answer U پاسخ دادن یا یافتن پاسخ یک سوال
answer U پاسخ به یک سوال
answered U : پاسخ دادن
answered U : جواب پاسخ
answered U پاسخ
answered U زمانی که رسانه دریافت کننده به سیگنال پاسخ میدهد
answered U حالتی از مودم که پاسخ ها را با استفاده از ارتباط با مودم اصلی ایجاد میکند
answered U پاسخ دادن به یک سیگنال و ایجاد یک خط ارتباطی
answered U پاسخ دادن یا یافتن پاسخ یک سوال
answered U پاسخ به یک سوال
answering U : پاسخ دادن
answering U : جواب پاسخ
answering U پاسخ
answering U زمانی که رسانه دریافت کننده به سیگنال پاسخ میدهد
answering U حالتی از مودم که پاسخ ها را با استفاده از ارتباط با مودم اصلی ایجاد میکند
answering U پاسخ دادن به یک سیگنال و ایجاد یک خط ارتباطی
answering U پاسخ دادن یا یافتن پاسخ یک سوال
answering U پاسخ به یک سوال
answers U : پاسخ دادن
answers U : جواب پاسخ
answers U پاسخ
answers U زمانی که رسانه دریافت کننده به سیگنال پاسخ میدهد
answers U حالتی از مودم که پاسخ ها را با استفاده از ارتباط با مودم اصلی ایجاد میکند
answers U پاسخ دادن به یک سیگنال و ایجاد یک خط ارتباطی
answers U پاسخ دادن یا یافتن پاسخ یک سوال
answers U پاسخ به یک سوال
frequently U صفحه وب یا فایل کمک که حاوی سوالات متداول و پاسخ آن درباره یک موضوع مربوطه است
queried U که به کاربرامکان پرسش سول و دریافت پاسخ یا دستیابی به اطلاع مشخص طبق سوال میدهد
queried U زبانی در سیستم مدیریت پایگاه داده ها که امکان جستجو و پرسش و پاسخ در پایگاه داده ها فراهم میکند
queries U که به کاربرامکان پرسش سول و دریافت پاسخ یا دستیابی به اطلاع مشخص طبق سوال میدهد
queries U زبانی در سیستم مدیریت پایگاه داده ها که امکان جستجو و پرسش و پاسخ در پایگاه داده ها فراهم میکند
query U که به کاربرامکان پرسش سول و دریافت پاسخ یا دستیابی به اطلاع مشخص طبق سوال میدهد
query U زبانی در سیستم مدیریت پایگاه داده ها که امکان جستجو و پرسش و پاسخ در پایگاه داده ها فراهم میکند
querying U که به کاربرامکان پرسش سول و دریافت پاسخ یا دستیابی به اطلاع مشخص طبق سوال میدهد
querying U زبانی در سیستم مدیریت پایگاه داده ها که امکان جستجو و پرسش و پاسخ در پایگاه داده ها فراهم میکند
voice U توانایی کامپیوتر برای تشخیص کلمات خاص در صدای انسان و ایجاد پاسخ مناسب
voice U کامپیوتر متصل به دستگاه تلفن که وقتی شخص آنجا نیست به تلفنهای او پاسخ میدهدو امکان ضبط پیام ها را بوجود می آورد.
voice U سرویس پاسخگوی کامپیوتری با استفاده از صدای سنتز شده برای پاسخ به سوالات
voices U توانایی کامپیوتر برای تشخیص کلمات خاص در صدای انسان و ایجاد پاسخ مناسب
voices U کامپیوتر متصل به دستگاه تلفن که وقتی شخص آنجا نیست به تلفنهای او پاسخ میدهدو امکان ضبط پیام ها را بوجود می آورد.
voices U سرویس پاسخگوی کامپیوتری با استفاده از صدای سنتز شده برای پاسخ به سوالات
voicing U توانایی کامپیوتر برای تشخیص کلمات خاص در صدای انسان و ایجاد پاسخ مناسب
voicing U کامپیوتر متصل به دستگاه تلفن که وقتی شخص آنجا نیست به تلفنهای او پاسخ میدهدو امکان ضبط پیام ها را بوجود می آورد.
voicing U سرویس پاسخگوی کامپیوتری با استفاده از صدای سنتز شده برای پاسخ به سوالات
phone U پاسخ به تماس در تلفن
phoned U پاسخ به تماس در تلفن
phones U پاسخ به تماس در تلفن
phoning U پاسخ به تماس در تلفن
calibrate U تنظیم یک صفحه نمایش یا joystick تا به سیگنالها حرکات درست پاسخ دهد
calibrated U تنظیم یک صفحه نمایش یا joystick تا به سیگنالها حرکات درست پاسخ دهد
calibrates U تنظیم یک صفحه نمایش یا joystick تا به سیگنالها حرکات درست پاسخ دهد
calibrating U تنظیم یک صفحه نمایش یا joystick تا به سیگنالها حرکات درست پاسخ دهد
colour U احساسی که توسط چشم با توجه به پاسخ آن به فرکانسهای نور مختلف داده میشود
colours U احساسی که توسط چشم با توجه به پاسخ آن به فرکانسهای نور مختلف داده میشود
affirmative U پاسخ "بله " بود
structure U زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
structures U زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
structuring U زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
intelligence U 1-توانایی پاسخ دادن . 2-توانایی وسیله برای اجرای و پردازش برنامه
time U تا نتیجه در صفحه فاهر شود.2-سرعتی که سیستم به درخواستی پاسخ میدهد
timed U تا نتیجه در صفحه فاهر شود.2-سرعتی که سیستم به درخواستی پاسخ میدهد
times U تا نتیجه در صفحه فاهر شود.2-سرعتی که سیستم به درخواستی پاسخ میدهد
combine U ایستگاه کنترل سطح بالا که دستورات و پاسخ ها را پردازش میکند
combines U ایستگاه کنترل سطح بالا که دستورات و پاسخ ها را پردازش میکند
combining U ایستگاه کنترل سطح بالا که دستورات و پاسخ ها را پردازش میکند
blind U آنچه به کدهای خاصی پاسخ نمیدهد
blinded U آنچه به کدهای خاصی پاسخ نمیدهد
blinds U آنچه به کدهای خاصی پاسخ نمیدهد
calculate U یافتن پاسخ یک مشکل با کمک اعداد
calculated U یافتن پاسخ یک مشکل با کمک اعداد
calculates U یافتن پاسخ یک مشکل با کمک اعداد
quoting U خصوصیتی در پستهای الکترونیکی که امکان پاسخ دادن به پیام به همراه متن پیام اصلی میدهد
answerable U پاسخ دار
auto U توانایی مودم برای پاسخ خودکار به تلفن پس از زنگ زدن
auto U امکانی در مودم برای شماره گیری مجدد در صورت اشغال خط تا وقتی که پاسخ دهد
autos U توانایی مودم برای پاسخ خودکار به تلفن پس از زنگ زدن
autos U امکانی در مودم برای شماره گیری مجدد در صورت اشغال خط تا وقتی که پاسخ دهد
loop U بخشی از برنامه که تکرار میشود تا عملی را متوقف کند بیشتر برای وقتی که منتظر پاسخ از صفحه کلید یا وسیله است به کار می رود
looped U بخشی از برنامه که تکرار میشود تا عملی را متوقف کند بیشتر برای وقتی که منتظر پاسخ از صفحه کلید یا وسیله است به کار می رود
loops U بخشی از برنامه که تکرار میشود تا عملی را متوقف کند بیشتر برای وقتی که منتظر پاسخ از صفحه کلید یا وسیله است به کار می رود
solve U یافتن پاسخ یک مشکل
solved U یافتن پاسخ یک مشکل
solves U یافتن پاسخ یک مشکل
solving U یافتن پاسخ یک مشکل
solution U پاسخ یک مشکل
solutions U پاسخ یک مشکل
problem U یافتن پاسخ برای مشکلی
problem U سوالی که یافتن پاسخ آن مشکل باشد
problems U یافتن پاسخ برای مشکلی
problems U سوالی که یافتن پاسخ آن مشکل باشد
plea U پاسخ دعوی
pleas U پاسخ دعوی
Other Matches
reply [answer] U پاسخ نامه ای [پاسخ به پیام پست الکترونیکی ] [پاسخ زبانی دفاعیه]
voice answer back U یک دستگاه پاسخ صوتی که میتواندسیستم کامپیوتری را به یک شبکه تلفنی وصل کند تا پاسخ صوتی را به درخواستهای انجام شده از ترمینالهای تلفنی فراهم اورد
originate U با مودم دیگر که منتظر تماس است تماس برقرار می گیرد. مودم اصلی به پاسخ مودم راه دور پاسخ می فرستد
originating U با مودم دیگر که منتظر تماس است تماس برقرار می گیرد. مودم اصلی به پاسخ مودم راه دور پاسخ می فرستد
originates U با مودم دیگر که منتظر تماس است تماس برقرار می گیرد. مودم اصلی به پاسخ مودم راه دور پاسخ می فرستد
originated U با مودم دیگر که منتظر تماس است تماس برقرار می گیرد. مودم اصلی به پاسخ مودم راه دور پاسخ می فرستد
it is inexpedient to reply U پاسخ دادن مصلحت نیست پاسخ دادن مقتضی نیست
responds U پاسخ
answerback U در پاسخ
negative reply U پاسخ رد
in answer to U در پاسخ به
responsions U پاسخ
responses U پاسخ
response U پاسخ
no U : پاسخ نه
replied U پاسخ
replies U پاسخ
reply U پاسخ
replying U پاسخ
respond U پاسخ
responded U پاسخ
counterplea U پاسخ رد
rebutter U پاسخ رد
statement U پاسخ
in reply to U در پاسخ
response [commentary] U پاسخ
item of written comment U پاسخ
representation [statement] U پاسخ
reaction [answer, commentary] U پاسخ
replication U پاسخ
respond U پاسخ دادن
reflection response U پاسخ قرینه
responded U پاسخ دادن
response amplitude U دامنه پاسخ
responsorial U پاسخ دهنده
rejoinder U پاسخ دفاعی
manipulandum U ابزار پاسخ
calculation U پاسخ تقریبی
operandum U ابزار پاسخ
rejoins U در پاسخ گفتن
rejoins U پاسخ دادن
preparatory response U پاسخ مقدماتی
position response U پاسخ مکانی
popular response U پاسخ رایج
rejoining U در پاسخ گفتن
discriminatory response U پاسخ افتراقی
original response U پاسخ ابتکاری
movement response U پاسخ حرکت
moro response U پاسخ مورو
oracle U پاسخ مبهم
oracles U پاسخ مبهم
an a answer U پاسخ مثبت
running rate U اهنگ پاسخ
rejoining U پاسخ دادن
response duration U مدت پاسخ
anatomy response U پاسخ کالبدی
emitted response U پاسخ صدوری
distal response U پاسخ دوربرد
answer mode U حالت پاسخ
answerback U پاسخ برگشتی
response equivalence U هم ارزی پاسخ
anticipatory response U پاسخ انتظاری
color response U پاسخ رنگ
conditioned response U پاسخ شرطی
consummatory response U پاسخ پایانی
content response U پاسخ محتوایی
response generalization U تعمیم پاسخ
delayed response U پاسخ درنگیده
frequency respone U پاسخ فرکانس
response latency U نهفتگی پاسخ
response rate U سرعت پاسخ
replier U پاسخ دهنده
responds U پاسخ دادن
irresponsive U پاسخ ندهنده
impluse response U پاسخ ایمپولز
image response U پاسخ تصویر
correct response U پاسخ درست
response differentiation U تفکیک پاسخ
response time U زمان پاسخ
response threshold U استانه پاسخ
response strength U نیرومندی پاسخ
response set U امایه پاسخ
right answer U پاسخ درست
vaccum response U پاسخ غیابی
whole response U پاسخ کلی
w response U پاسخ کلی
come up with <idiom> U یافتن پاسخ
voice answer back U پاسخ سمعی
rejoinders U پاسخ دفاعی
early answer U پاسخ زود
vab U پاسخ سمعی
rejoin U در پاسخ گفتن
rejoin U پاسخ دادن
rejoined U در پاسخ گفتن
rejoined U پاسخ دادن
to definitive answer U پاسخ قطعی
to make a response U پاسخ دادن
all or none response U پاسخ همه یا هیچ
conditioned escape response U پاسخ گریز شرطی
conditioned avoidance response U پاسخ اجتنابی شرطی
cer U پاسخ هیجانی شرطی
response hierarchy U سلسله مراتب پاسخ
achromatic color response U پاسخ رنگ بی فام
conditioned emotional response U پاسخ هیجانی شرطی
to fail to provide an answer U درماندن در دادن پاسخ
open ended question U پرسش باز پاسخ
modulation frequency response U پاسخ فرکانس مدولاسیون
psychogalvanic response U پاسخ گالوانیکی- روانی
pure color response U پاسخ خالص رنگ
interrogator responsor U دستگاه پرسش- پاسخ
inquiry system U سیستم پرسش- پاسخ
high frequency responce U پاسخ فرکانس بالا
he returned a negative U پاسخ منفی داد
galvanic skin response U پاسخ برقی پوست
electrodermal response U پاسخ برقی پوست
no reply necessary [NRN] U نیازی به پاسخ نیست.
answer [to something] U پاسخ [به چیزی] [راه حل]
i pause for a reply U منتظر پاسخ هستم
s r psychology U روانشناسی محرک- پاسخ
pilomotor response U پاسخ سیخ شدن مو
visual righting response U پاسخ تعادل دیداری
stimulus response psychology U روانشناسی محرک- پاسخ
white space response U پاسخ به بخش سفید
rejoinders U پاسخ دفاعی دادن
ucr U پاسخ غیر شرطی
unconditioned response U پاسخ غیر شرطی
stimulus response model U الگوی محرک- پاسخ
s r model U الگوی محرک- پاسخ
calculation U پاسخ به یک مشکل در ریاضی
rejoinder U پاسخ دفاعی دادن
return a negative U پاسخ منفی دادن
shading response U پاسخ سایه روشن
rejoining U پاسخ دفاعی دادن
rejoins U پاسخ دفاعی دادن
rejoined U پاسخ دفاعی دادن
rejoin U پاسخ دفاعی دادن
the answer is in the negative U پاسخ ان منفی است
response time U زمان پاسخ دهی
to answer in the a U پاسخ مثبت دادن
surrebutter U اخرین پاسخ خواهان
stimulus response theory U نظریه محرک- پاسخ
reacted U عمل کردن در پاسخ به چیزی
reacting U عمل کردن در پاسخ به چیزی
reacts U عمل کردن در پاسخ به چیزی
i cannot say him nay U نمتوانم پاسخ رد به او بدهم نمیتوانم به او
resolveme this U این پرسش را پاسخ دهید
to beg the question U در پاسخ به پرسشی جاخالی دادن
react U عمل کردن در پاسخ به چیزی
readiness to report U امادگی برای پاسخ دادن
interrupts U ای که در پاسخ به یک وقفه کار میکند
interrupt U ای که در پاسخ به یک وقفه کار میکند
to meet with a repulse U پذیرفته نشدن پاسخ رد شنیدن
replied U پاسخ دادن جواب کتبی
stimulus organism response model U الگوی محرک- جاندار- پاسخ
interrupting U ای که در پاسخ به یک وقفه کار میکند
let down easy <idiom> U پاسخ منفی به طرز خوشآیندی
glib answer U پاسخ بدون ملاحظه [بی فکر]
Please reply as a matter of urgency. U لطفا فوری پاسخ دهید.
replies U پاسخ دادن جواب کتبی
s o r model U الگوی محرک- جاندار- پاسخ
fractional antedating goal response U خرده پاسخ انتظار هدف
to press for an answer U با صرار یا فشار پاسخ خواستن
reply U پاسخ دادن جواب کتبی
replying U پاسخ دادن جواب کتبی
i pause for a reply U خاموش مانده ام که پاسخ بگیرم
to respond to blackmail [a threat] U پاسخ دادن به باج گیری [ تهدیدی]
I look forward to receiving your reply. U من در انتظار دریافت پاسخ شما هستم.
no answer [n/a] [in forms] U بدون پاسخ [در برگه برای پر کردن]
resulting U پاسخ یا خروجی عملیات ریاضی یا منط قی
resulted U پاسخ یا خروجی عملیات ریاضی یا منط قی
result U پاسخ یا خروجی عملیات ریاضی یا منط قی
responds U پاسخ دادن یا عمل کردن به دلیلی
responded U پاسخ دادن یا عمل کردن به دلیلی
respond U پاسخ دادن یا عمل کردن به دلیلی
replying U پاسخ دادن به پیام پست الکترونیکی
reply U پاسخ دادن به پیام پست الکترونیکی
replies U پاسخ دادن به پیام پست الکترونیکی
replied U پاسخ دادن به پیام پست الکترونیکی
irresponsiveness U عدم امادگی برای پاسخ دادن
to push for an answer [in reference to something] U برای پاسخ فشار آوردن [در رابطه با چیزی]
repondez s'il vous plait [RSVP] U لطفا پاسخ بدهید [به دعوت نوشته شده ای]
please reply U لطفا پاسخ بدهید [به دعوت نوشته شده ای]
A rapid response would be appreciated. U از پاسخ فوری قدردانی می کنیم. [اصطلاح رسمی]
leadingquestion U پرسشی که کمک به پیدا کردن پاسخ میدهد
i floored the paper U پاسخ همه پرسشهایی را که در کاغذ بود دادم
agony column U ستونیدر روزنامهکهدر آن پاسخ مشکلاتو سوالهای خوانندگانمطرح میشود
peine for et dure U مجازات عدم پاسخ در مقابل کیفر خواست جنایی
it is impolitic reply so soon U صلاح نیست به این زودی پاسخ داده شود
conversational mode U سیستم کامپیوتری که به ورودی کاربر به سرعت پاسخ میدهد
hangs U وارد کردن حلقه بی انتها و پاسخ ندادن به دستورات بعدی
FAQ U الات عمومی و پاسخ آنها درباره یک موضوع مربوطه استphantom
hang U وارد کردن حلقه بی انتها و پاسخ ندادن به دستورات بعدی
inquiries U حالت محاورهای کامپیوتر که دستورات کاربر به سرعت پاسخ داده می شوند
interactive U سیستمی که حاوی پاسخ سریع به دستورات کاربر یا برنامه یا داده است
inquiry U کد ارسالی توسط کامپیوتر به ترمینال راه دور و تقاضا برای پاسخ
inquiries U کد ارسالی توسط کامپیوتر به ترمینال راه دور و تقاضا برای پاسخ
inquiry U حالت محاورهای کامپیوتر که دستورات کاربر به سرعت پاسخ داده می شوند
Excepting [With the exception of] two students, no one could answer the last question correctly. U به غیر از دو دانش آموز هیچ کس نتوانست آخرین پرسش را درست پاسخ بدهد.
vab U یک دستگاه پاسخ صوتی که میتواند یک سیستم کامپیوتری را به یک شبکه تلفنی وصل کند
responses U و نتیجه فاهر شده روی صفحه . 2-سرعتی که یک سیستم به محرک پاسخ میدهد
Recent search history Forum search
2از ظاهر کسی یا چیزی نمیشه به باطنش پی پرد
1معنی lead lag compensator
2شما اهل کجا هستید
0دانستن معنی چند کلمه فارسی به انگلیسی
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com